مارکو دوندی / جولیا کلییر / فریدریک پانییر / جورج شوبرت
منبع : موسسه جهانی مکینزی
شهروندان برای داشتن توانایی کاری تضمین شده در آینده به مهارت های جدیدی نیاز دارند.
سوال اینجاست: چه مهارتهایی؟
تحقیق، بررسی و نظرسنجی از 18000 نفر در 15 کشور، مهارتهایی را پیشنهاد داده است که دولت ها میتوانند در اولویت برنامههای چشمانداز خود قرار دهند.
به خوبی میدانیم که فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی دنیای کار را متحول میکنند و نیروی کار امروزی باید مهارت های جدیدی را بیاموزد و یاد بگیرد که به طور مستمر با ظهور مشاغل جدید سازگار شود. ما همچنین میدانیم که بحران کویید-19 این تحول را تسریع کرده است. با این حال، در مورد مهارتهای خاصی که نیروی کارِ فردا به آن نیاز دارد، کمتر آگاهایم.
در پژوهشی توسط "موسسه جهانی مکینزی" به بررسی نوع مشاغلی که بخاطر فراگیر شدن اتوماسیون، هوش مصنوعی و رباتیک از بین میروند و یا مشاغل جدیدی که ایجاد میشوند، پرداخته است. و بعلاوه در این تحقیق، مهارتهای سطح بالایی استخراج شده است که در نتیجه تغییرات مذکور، اهمیت فزایندهای پیدا کردهاند. پژوهش نشان میدهد نیاز به مهارتهای دستی و فیزیکی و همچنین مهارتهای شناختی اولیه کاهش می یابد، اما تقاضا برای مهارتهای فن آورانه، اجتماعی- عاطفی و شناختی سطح بالا افزایش خواهد یافت.
دولت ها مشتاق اند به شهروندان خود جهت رشد و توسعه در این زمینه ها کمک کند، اما تدوین برنامههای درسی و طراحی بهترین راهبردهای یادگیری بدون دقت در خصوص مهارتهای مورد نیاز، بسیار دشوار است.
آموزش و یاددهی آنچه به خوبی تعریف نشده است، واقعا سخت است.
بنابراین، در این موسسه، تحقیقاتی انجام شده است که به شکلگیری تعاریف کمک کند و بتواند در شناسایی مهارتهای آینده شهروندان برای دنیای کار، سهمی داشته باشد. این پژوهش مجموعهی از 56 مهارت اساسی را شناسایی کرد که برای همه شهروندان مفید خواهد بود و نتایج آن نشان داد افرادی که در این مهارت ها قویتراند، در حال حاضر از نظر اشتغال، درآمد بالاتر و رضایت شغلی موفق تر می باشند.
تعریف مهارت های اساسی برای شهروندان
در یک بازار کار با قابلیت اتوماسیون بالاتر، دیجیتالی تر و پویاتر، همه شهروندان از داشتن مجموعهای از مهارتهای اساسی بهرهمند می شوند که به آنها کمک کند، بدون توجه به بخش اقتصادی یا شغلی که در آن کار می کنند، سه معیار زیر را برآورده کند:
- خلق ارزش افزودهای فراتر از آنچه می توان توسط سیستم های خودکار و ماشینهای هوشمند انجام داد؛
- کار در محیط دیجیتالی؛
- سازگاری مستمر با روش های جدید کار و مشاغل نو.
بعلاوه این موسسه از دیگر تحقیقات علمی و تجربیات گذشته خود در آموزش بزرگسالان استفاده کرد تا بتواند این مهارتهای اساسی (شکل 1) را شناسایی و تعریف کند. پژوهش از 4 مولفه مهارتی وسیع- شامل مهارت های "شناختی"، " دیجیتالی"، "بی نفردی" و "خود رهبری"- شروع شد. سپس 13 گروه مهارتی مجزا شناسایی شد که هر کدام به یکی از 4 مقوله اصلی تعلق داشت. برای مثال، "ارتباطات" و "انعطاف پذیری ذهنی " دو گروه مهارتی هستند که زیرمجموعه مقوله مهارت "شناختی" هستند، در حالی که "اثربخشی کارتیمی" به مقوله "بین فردی" تعلق دارد.
در ادامه با دقت بیشتر، 56 عنصر متمایز شناسایی شد که هر کدام در 13 گروه مهارتی مذکور قرار می گیرند .
موسسه مکی نزی به جای مهارت، این 56 مورد را "دلتا2" نامگذاری کرده است، زیرا ترکیبی از مهارت و نگرش ها هستند. برای مثال، "انطباق پذیری" و " تحمل ابهام" نگرش هستند.